[rank_math_breadcrumb]

متن درس موضوع شناسی احکام استاد عابدی(جلسه هفتم)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

در جلسات گذشته مطرح شد که هر جا شارع در موضوع تصرف کرده باشد، باید موضوع را از شرع بگیریم و همچنین اگر شارع مقدس در جایی عرف را در تشخیص موضوع تخطئه کرده باشددر این موارد هم باید موضوع را از شرع بگیریم ،حتی اگرموضوع خارجی باشد چون شارع عرف را تخطئه کرده است.

شیخ اعظم انصاری  (رحمةالله علیه) می فرمایند:« شارع در بدیهی ترین موضوعات هم تصرف کرده است».

شیخ انصاری (رحمةالله علیه) در رسائل می فرمایند:« شارع حتی در کلمه آب که از بدیهی ترین موضوعات خارجی است عرف را تخطئه کرده است». اینکه آب چیست؟ باید سراغ عرف یا لغت یا شرع برویم ؟ به عنوان مثال گلاب آب است یا نه؟ وضو گرفتن با گلاب صحیح است یا نه؟ آب دریا و یا دریاچه ارومیه که شور است آب است یا آب نمک؟خوب اگر گلاب وآب دریاچه و …آب باشد وضو گرفتن با آن صحیح است واگر آب مضاف باشد باطل است . پس در این موارد هم که موضوع خارجی است باید سراغ شرع رفت وبحث موضوع شناسی است و کار فقیه است.

فقهاء بحث می کنند که ام ولد یعنی چه؟

یکی از موضوعاتی که در فقه بحث می شود « موضوع ام ولد است». مباحثی که مربوط به کنیز می شود.(اینکه بحث کنیز فعلاًموضوع دارد یا نه؟ الان بحث نمی کنیم) فقهاء بحث می کنند که ام ولد یعنی چه ؟ به چه کسی ام ولد می گویند؟ اگر کنیزی دارای فرزند بود و آن فرزند فوت شد آیا باز هم به آن کنیز ام ولد گفته می شود یا نه؟ در اینجا بحث مشتق مطرح می شود که مشتق حقیقت در من قضی عنه المبدأ است یا اینکه بالفعل متلبس است یا اعم از من قضی و متلبس است.اگر کنیز حامله بود وهنوز فرزند متولدنشده است.آیا این کنیز ام ولد است یا نه؟تعریف وموضوع ام ولد بر اوصدق می کند یا نه؟

شیخ اعظم انصاری  (رحمةالله علیه) می فرمایند:«یتحقق الموضوع بمجرد الحمل »

شیخ در مکاسب می فرمایند: «یتحقق الموضوع بمجرد الحمل ». موضوع ام ولد به مجرد حمل محقق می شود که ایشان  به صحیحه محمد ابن مارد از امام صادق (علیه السلام) استدلال کرده است. پس ام ولد که موضوع خارجی است  مرحوم شیخ  اعظم از آن بحث کرده و به حدیث هم استناد کرده است.

الحمل یصدق بالمضغه

در کتاب ریاض المسائل گفته شده « الحمل یصدق بالمضغه ». پس آن کنیز با مضغه می شود ام ولد. خوب اینموضوعشناسی در مسائل فقهی است. حالا اگر به عرف مراجعه کنیم عرف این چنین کنیزی را ام ولد نمی گوید. صاحب جواهر می فرمایند : « ثم الظاهر صدق الحمل علی العلقه » کنیزی که علقه دارد را ام ولد گویند. « و قوله (علیه السلام) مضغه تقریر لکلام السائل لا بیان لأقل مراتب الحمل فیتجه الحکم بتحقیق الموضوع بالعلقه ». پس ام ولد که یک موضوع خارجی صرف است فقهای ما آمده اند و بحث کرده اند و ادعای اجماع هم دارند و استناد به روایت کرده اند. اگر اینگونه بود که تشخیص موضوع کار فقیه نباشد باید مطرح می شد که حمل به چه چیز است؟ مضغه؟ علقه؟ عظام و…؟ مراجعه به عرف کنید یا مراجعه به اهل خبره (پزشک) اینکه این کار را نکردند و خود فقهاء بحث کردند اینها بحث موضوع شناسی فقهی است و کار فقهاء است.

سید مرتضی (رحمة الله علیه) کسی که مادرش سیده باشد را سید می داند.

موضوع دیگری که در فقه بحث شده این است که به چه کسی سید گفته می شود. آیا کسی که ابوین آن سید باشند؟ یا آنکه فقط پدرش هاشمی باشد ؟ یا آنکه اگر مادرش هاشمی باشد؟ قرشی یعنی چه؟

سید مرتضی (رحمة الله علیه) می فرمایند :«اگر کسی مادرش  هم سیده باشد به آن شخص هم سید گفته می شود». عده ای می گویند ابوین هر دو باید سید باشند تا صدق سیادت کند. عده ای هم می گویند اگر پدر سید باشد فرد سید است . اینها بحث موضوع است بحث حکم نیست . بحث حکم روشن است که احکام سید مثل خمس و صدقه و … اینکه من هو القرشی ، من هو الهاشمی ؟ من هو السید ؟ بحث موضوع است .

 لباس نماز گزار از حیوان ما لا یأکل نباشد یا از حیوان ما یأکل لحمه باشد.

موضوع بطلان نماز چه چیز است ؟ آیا موضوع اینست که لباس نماز گزار از حیوان ما لایأکل لحمه نباشد یا موضوع اینست که لباس نماز گزار از حیوان ما یأکل لحمه باشد.تفاوت و ثمره بحث در اینست که اگر بگوییم ما لایأکل نباشد موضوع (نفی) است و اصالة البرائة واصالة العدم در مورد آن جاری می شود و اگر گفتیم از حیوان مایأکل لحمه باشد موضوع می شود (اثبات) و هیچ اصلی در آن جاری نمی شوددر مورد شک. اینکه موضوع لباس نماز گزار چه چیز است ؟ در ما لایأکل لحمه نماز نخوان ویا در ما یأکل لحمه نماز بخوان . این موضوع را نمی شود از عرف گرفت .روشن است که اینها کار فقیه است.

در باب قضاوت تشخیص موضوع کار چه کسی است؟

تمام یا اکثر باب قضاوت تشخیص موضوع است . می گویند شرط است که قاضی مجتهد باشد و اگر مجتهد نبود از باب وکالت یا نیابت از مجتهد قضاوت کند.

آیا در شبهای عروسی که ماشین ها بوق می زنند مزاحمت است یا نه؟ اگر مزاحمت است حرام است و الا جایز است . خوب چه کسی باید تشخیص مزاحمت بدهد. عرف یا مجتهد ؟پلیس می داند این بوق زدن ها مزاحمت است ولی جلوگیری نمی کند . چون قاضی که مجتهد است اینطور نظر می دهد که اگرچه این  بوق زدن مزاحمت است ولی دستگیری و زندان کردن موجب سوء سابقه عروس و داماد می شود ومفاسد دیگری در پی دارد. آن مجتهد است که این تشخیص را می دهد . دیگر در این مرحله کار عرف تمامی مباحثی که در فقه می گویند احتیاط ، مثل دماء و عرض مردم تشخیص موضوع کار فقیه است. اینکه عرض در چه مواردی است و چه حدی  دارد تشخیص با فقیه است. مثلاً اگر جوانی عکس خانمی را همراه داشته باشد خانم می تواند اعتراض کند که چرا عکس مرا همراه دارد ولی اگر این خانم وکیل یا وزیر یا نماینده باشد در این موارد چطور؟ اگر کسی هنگام عبور و مرور از کسی عکس بگیرد می تواند اعتراض کند که چرا عکس مرا گرفتی اما اگر همین فرد هنگام تدریس کسی از او عکس بگیرد آیا می تواند اعتراض کند؟ یا اینکه بگوییم خودش خود را در معرض قرار داده. تشخیص این موارد با کیست؟ قطعاً با مجتهد است . فلذا در مباحثی که می گویند احتیاط کنید مثل دماء وفروج و عرض وارث و … تشخیص موضوع است وکار فقیه است. کار عرف نیست.

مرحوم آیت الله تبریزی (رحمة الله علیه ) می فرمودند احتیاط به فحص است نه اجتناب .

احتیاط به اینست که ما تشخیص موضوع را مهم بدانیم .احتیاط به اینست که من چشم خود را باز کنم ببینم این مایع آب است یا شراب . احتیاط به این نیست که بگویم نمی خورم. مرحوم آیت الله تبریزی (رحمة الله علیه ) همیشه می فرمودند احتیاط در فحص است نه در اجتناب . خوب احتیاط در فحص است . فحص با چه کسی است؟ فحص در شبهه حکمیه کار فقیه است و کار عوام نیست. فحص در شبهه موضوعیه هم در غالب موارد با فقیه است و بعضی موارد هم  با عرف است.

پوشیدن لباس نظامی خلاف مروت یا عین مروت است؟

در باب امامت جماعت و جمعه و قاضی و مجتهد وشاهد و … بحث عدالت یا مروت مطرح است خوب مروت یعنی چه؟ شهید ثانی می فرمایند:« کسی که لباس نظامی بپوشد خلاف مروت است وفاسق می شود». امام می فرمایند:« خلاف مروت نیست عین مروت است » . تشخیص این موضوع کار عرف نیست کار فقیه است. در قدیم علمای شیعه کنار علمای اهل سنت یا کنار علمای یهود درس می خوانده اند و وهن  دین هم نبوده است. امروز اگر این اتفاق بیفتد آیا وهن دین است یا نه؟ عرف  باید تشخیص دهد که وهن است یا نه یا اینکه مجتهد باید تشخیص وهن یا عدم وهن را بدهد؟ قطعاً کار فقیه است.

 چرا وجوهات را به مرجع تقلید بدهیم ؟

هر کس باید وجوهات خود را بپردازد اما به چه دلیل به مرجع تقلید بدهیم . هیچ آیه و روایتی نداریم که به مرجع بدهیم دلیل اینست که وجوهات را باید به امام زمان (علیه السلام ) داد و چون دسترسی به حضرت نداریم باید جایی مصرف شود که حضرت راضی باشند . خوب کجا خرج کنم که حضرت راضی باشند . این مجتهد و این فقیه این موضوع را تشخیص می دهد به این جهت باید به او داد چون مرجع تقلید عارف است به موضوع به اینکه وجوهات خرج چه نیازهایی بشود موضوع و کار فقیه ومجتهد است یا در بحث قمه زدن که آیا وهن دین است یا نه؟مرحوم نائینی  (رحمة الله علیه ) با استناد به عمل حضرت زینب (سلام الله علیها ) که سر خود را به چوبه محمل زدند و آن حضرت هم معصوم هستند وبا استناد فقهی می فرمایند جایز ودسته دیگرمی گویند برای ما ازجهت­حدیثی عمل حضرت زینب (سلام الله علیها ) ثابت نشده وفقط جنبه تاریخی دارد وقابل استناد نیست و لذا فتوا به عدم جواز می دهند.

اختلال نظام چیست؟

مرحوم نائینی  (رحمة الله علیه ) در کتاب تنزیه الملة درباره اختلال نظام می گوید: «اگر کسی در کوچه و بازار راه برود و امنیت نداشته باشد یا مالش را بگیرند این اختلال نظام است. اختلال نظام که یک حکم شرعی نیست . موضوع احکام شرعی است. اختلال نظام در هیچ آیه وروایتی نیامده است. اخلال نظام یا اختلال نظام یک موضوع عرفی است که فقهاء به این موضوع عرفی خارجی صرف پرداخته و بحث کرده اند و سؤال و جواب کرده اند.

الاحکام المتعلقة علی العناوین تزول بزوال العناوین

من یک عبارتی را یادداشت کرده ام که برای شما بخوانم(الا حکام المتعلقة علی العناوین تزول بزوال العناوین) اگر یک حکمی روی عنوانی برود ، روی یک موضوع برود ، حکم روی اسمی برود همین که آن اسم از بین برود حکم هم می رود (فاذا قال الماء المتغیر نجس) وقتی می گوید ماء متغیر نجس است عنوان می شود ماء متغیر (فلو زال تغیر من قبل نفسه) اگر یک چیزی خود به خود تغییر کرد و از بین رفت و اسم عوض شد نجس بودن هم عوض  می شود. (فلا یشمله هذا الدلیل) این دلیل که می گوید آب متغیرنجس است ، اینجا را نمی گیرد (بل یحتاج القول ببقاءالنجاست اذا زال تغیر من قبل نفسه ایضاً الی دلیل آخر) اگر بخواهد بگوید نجس است دلیل دیگر می خواهد. (من الاستصحاب و غیره لا شمول الدلیل لان عنوان الدلیل المتغیر و هذا لیس بمتغیر) همین که عنوان عوض شد حکم هم عوض می شود. خوب الآن اگر مجتهدی بخواهد بگوید حکم هست یا نه ؟ باید عنوان را نگاه کند. ملاحظه کند عنوان هست یا نه ؟ عنوان همان موضوع شناسی است. و این کار فقیه است نه عرف.

اگر اسم چیزی عوض شد حکم هم عوض می شود. «الاحکام تابعة للاسماء»

(فلذا قال الفقهاء ان الاحکام تایعة للاسماء ) احکام تابع اسمند و اسم یعنی موضوع. (فاذا زال الاسم فلا حکم ) اگر اسم چیزی عوض شد حکم هم عوض می شود . برای اینکه بدانم حکم هست یا نه باید ببینم موضوع هست یا نه ؟ (و هذا مبنی کون الاستحاله مطهراً) آنها که می گویند استحاله از مطهرات است . چون اسم عوض شده حکم هم تغییر می کند . سگ در نمک زار تبدیل به نمک شده پاک می شود. اینکه می گویند استحاله از مطهرات است . ما حدیث و آیه ای نداریم که بگوید از مطهرات است . بلکه در روایت آمده الکلب نجس.

استحاله یعنی اینکه بعد از تبدیل شدن  در نمک زار سگ نیست اسم عوض شده حکم هم تغییر می کند. (وهذا مبنی استحاله مطهراً لان البخار البول لیس ببول و لیس نجساً و کذلک بخار انف الکلب و کذلک دخان الاعیان النجسه او الاعیان المتنجسه و هکذا الرماد لیس نجساً) . روایت می گوید سگ نجس است . بول نجس است. بخار بول بول نیست . بخار دهان  سگ از اجزاء سگ نیست و نجس هم نیست . بنابر این احکام تابع اسماء هستند و اگر اسم نبود حکم هم نیست . البته قبلاً عرض کردیم گاهی باید تابع اسم باشیم و گاهی تابع غرض شارع و گفتیم اگر حکمی برای شارع خیلی مهم است باید تابع غرض شارع و الا تابع اسم و لفظ شارع باشیم.

و الحمد لله رب العالمین

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها