مرور تاریخی و تفسیری واقعۀ لیلة المبیت از منظر آیت الله جوادی آملی
.. مردم با توجه به انگيزه و هدف اخروي خود در اعمال عبادي سه دستهاند:
برخي براي رها شدن از دوزخ جانشان را در دنيا نثار ميكنند، پس خدا را «خوفاً من النار» عبادت ميكنند
و بعضي جانشان را براي دستيابي به بهشت و مغفرت الهي به خدا ميفروشند، پس خدا را «شوقاً إلي الجنّة» عبادت ميكنند
و دسته سوم كه از برجستگان قيامتاند، جانشان را در راه خدا نثار ميكنند تا به رضوان الهي برسند: (وفِي الآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ ومَغفِرَةٌ مِنَ اللّهِ ورِضوان)” سوره حدید آیه 20″ كه برترين درجه و مقام و مخصوص اولياي الهي است: (ورِضوانٌ مِنَ اللّهِ اَكبَر).
آيه مورد بحث بيان كننده درجه همين گروه سوم است كه جان خود را براي خشنودي خدا به او ميفروشند: (ومِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّه)”سوره بقره آیه 207″ . در اين باره مطلبي است كه در ذيل عنوان بعد خواهد آمد.
قرآن كريم منشأ فساد زمين را ويراني مراكز علمي و مذهبي ميداند، چون با نابودي مراكز مذهبي، اخلاق رخت برميبندد و بشر از لحاظ «بينش» به سوي حسّ و از جهت «گرايش» به طبيعت روي ميآورد و فساد دامنگير آنان ميشود: (ولَولا دَفعُ اللّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وبِيَعٌ وصَلَواتٌ ومَسجِدُ يُذكَرُ فِيهَا اسمُ اللّهِ كَثيرا)؛”سوره الحج، آیه 40″ ولي اگر مراكز علمي و مذهبي و مراسم ديني زنده و فعال باشد، هرگز فساد و تباهي گريبان جامعه انساني و اسلامي را نخواهد گرفت لذا اولين اقدام تبليغي پيامبر اعظم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) تأسيس اينگونه از مراكز ديني و فرهنگي بوده است، از اينرو صلاح جامعه را بايد در پرتو معمور بودن مؤسّسات مذهبي جستوجو كرد، چنانكه فساد آنها بر اثر ويراني مراكز ديني است.
الشيخ الطوسي بإسناده إلي أنس بن مالك قال: لمّا توجّه رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) إلي الغار و معه ابوبكر أمر النبي(صلّي الله عليه و آله و سلّم) علياً(عليهالسلام) أن ينام علي فراشه و يتوشّح ببُردته، فبات علي(عليهالسلام) موطّناً نفسه علي القتل و جاءت رجال قريش من بطونها يريدون قتل رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم)، فلمّا أرادوا أن يضعوا عليه أسيافهم لا يشكّون أنه محمدص؛ فقالوا: أيقظوه ليجد الم القتل و يري السيوف تأخذه. فلما أيقظوه فرأوه علياً(عليهالسلام) تركوه فتفرقوا في طلب رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فأنزل الله (عز و جل): (ومِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَؤفٌ بِالعِباد).
(الامالي، شيخ طوسي، ص446 447؛ شواهد التنزيل، ج1، ص96 102؛ تفسير كنزالدقائق، ج1، ص500؛ البرهان، ج1، ص452(.
“و روي أنه لما نام علي فراشه قام جبرئيل عند رأسه و ميكائيل عند رجليه و جبرئيل ينادي: «بخٍ بخٍ، من مثلك! يا ابن أبيطالب! يباهي الله (تعالي) الملائكة بك”
(البرهان، ج 1، ص454؛ تفسير الصافي، ج1، ص221؛ تفسير كنز الدقائق، ج1، ص501؛ الكشف و البيان، ج2، ص125 (126.
به تواتر روايت شده است كه اين آيه شريفه در شأن امير مؤمنان، علي(عليهالسلام) نازل شده است، آنگاه كه در شب هجرت در بستر پيامبر اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) خوابيد و جان خود را در راه كسب خشنودي خدا نثار كرد.
“الغدير، ج2، ص47 49.”
سؤالی که در این بین مطرح می شود اینست که آیا غیر از مفسرین شیعه از مفسرین عامّه هم به این مطلب اذعان دارند که حضرت علامه جوادی آملی مرقوم داشتند:
غير از شيعه، بسياري از مفسران عامه نيز معتقدند كه اين آيه شريفه در شأن اميرمؤمنان(عليهالسلام) در جريان «ليلة المبيت» نازل شده است؛ براي نمونه، ثعلبي از مفسران بزرگ و معروف اهل سنت، در اين باره مينويسد: پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) هنگام هجرت از مكّه فرمان داد تا علي(عليهالسلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگي (بُرْد حَضْرَمي) را كه مخصوص پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بود بر روي خود بكشد. سرانِ قريش از هر قبيلهاي نمايندهاي برگزيده بودند تا پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) را محاصره كرده و به شهادت رسانند. خداي سبحان به جبرئيل و ميكائيل(عليهماالسلام) وحي كرد كه من شما را برادر يكديگر كردم و عمر يكي از شما را طولانيتر قرار دادم، كداميك حاضر است ايثار كند و زندگي ديگري را بر خود مقدم دارد؟ هيچ يك حاضر نشدند، پس خداوند به آنان وحي فرمود كه اكنون علي(عليهالسلام) در بستر پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) آرميده و آماده است تا جان خويش را فداي او سازد. به زمين برويد و نگهبان او باشيد.
هنگامي كه جبرئيل بالاي سر و ميكائيل پايين پاي علي(عليهالسلام) قرار گرفتند، جبرئيل گفت: آفرين بر تو اي علي! خداوند به وجود تو بر فرشتگان مباهات ميكند، آنگاه اين آيه شريفه نازل شد.
“همان، ص48؛ الكشف و البيان، ج2، ص125 126؛ التفسير الكبير، مج3، ج5، ص204.”
انطباق آيه مورد بحث بر جريان حضرت علي بن ابيطالب(عليهالسلام) نظير تصديق خداوند نسبت به رؤياي صادق حضرت ابراهيم(عليهالسلام) بود، زيرا اميرمؤمنان(عليهالسلام) كمال آمادگي را براي بذل جان در قبال دستور پيامبر اعظم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) كه فرمان آن حضرت(صلّي الله عليه و آله و سلّم) نيز مطاع بود داشت، همانطور كه حضرت اسماعيل(عليهالسلام) چنين آمادگي محض را ارائه كرد. اگر قضاي الهي بر خلاف تصميم قريش رقم خورد خداوند حكم ديگري را تنظيم فرمود كه برابر آن حيات مجدّد حضرت علي(عليهالسلام) امضا شده است.
كاشف الغطاءِ در مقايسهاي ميان شجاعت و شهامت اميرمؤمنان و حضرت سيدالشهداء(عليهماالسلام)، با اشاره به جريان «ليلة المبيت» ميفرمايد:
شجاعت امير مؤمنان، امام علي(عليهالسلام) بيشتر و عجيبتر از شجاعت امام حسين(عليهالسلام) در كربلاست، چون حسين بنعلي(عليهالسلام) در روز عاشورا مسلّح بود و ميكُشت و كشته ميشد؛ ولي علي بن ابيطالب(عليهالسلام) در شب بدون سلاح در بستر پيامبر اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بدون كمترين هراسي آرميد، حال آنكه چهل مرد مسلح از چهل قبيله بر او حملهور شدند.
البته امام حسين(عليهالسلام) نيز اگر در موقعيت اميرمؤمنان، علي(عليهالسلام) قرار ميگرفت، همان كار را ميكرد؛ ليكن اين جريان براي حسين بن علي(عليهالسلام) به فعليّت نرسيد.
روايت نزول اين آيه شريفه در شأن اميرمؤمنان، امام علي(عليهالسلام) را حافظ حسكاني در كتاب شواهد التنزيل به ده سند از اهل تسنن نقل كرده است؛ امّا شگفتا كه سيوطي در الدر المنثور اين روايت مستفيض بلكه متواتر نزد علماي شيعه و اهل تسنن را نياورده، با آنكه شاذ و نادراترين روايات را در آن كتاب گردآورده است. اين نشانه فقدان ولايت نسبت به اهل بيت نبوت(عليهمالسلام) است كه اينگونه حقايق را كتمان ميكند.
عظمت فضيلتي كه اين آيه براي امير مؤمنان علي(عليهالسلام) بيان ميكند بهحدّي است كه براي دشمنان اهل بيت قابل تحمل نبود، آنسان كه معاويه (عليه الهاويه) در اينباره در صدد جنايتي بزرگ برآمد. ابن ابي الحديد معتزلي از استادش ابو جعفر اسكافي نقل ميكند:روايت شده است كه معاويه صد هزار درهم به سمرة بن جندب داد تا حديثي را جعل كند كه آيات (ومِنَ النّاسِ مَن يُعجِبُكَ قَولُهُ فِي الحَياةِ الدُّنيا ويُشهِدُ اللّهَ عَلي ما في قَلبِهِ وهُوَ ألَدُّ الخِصام وإذا تَوَلّي سَعي فِي الاَرضِ لِيُفسِدَ فيها ويُهلِكَ الحَرثَ والنَّسلَ واللّهُ لايُحِبُّ الفَساد) “سوره بقره 204-205” در شأن علي بنبيطالب(عليهالسلام) نازل شده است و آيه ( ومِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَؤفٌ بِالعِباد) “همان، آیه 207” در شأن ابن ملجم، قاتل اميرمؤمنان، علي(عليهالسلام). آن منافق جنايتپيشه ابتدا نپذيرفت؛ ولي سرانجام پذيرفت كه در برابر چهارصد هزار درهم چنين حديثي را از پيش خود ساخته و روايت كند. ليكن همانطور كه انتظار ميرفت هيچكس اين حديث مجعول را نپذيرفت.
منبع:کتاب تفسیرتسنيم،آیه الله جوادی(دامت برکاته)، جلددهم ، صفحه251-257.