چکیده
دین اسلام از ابتدا بهتعیین و معرفی مقررات جزایی خود پرداخته و با تقسیمبندی جرایم بهموارد چهارگانه حدود، قصاص، دیات و تعزیرات، مجازاتهای مقرّر برای هر یک از عناوین مزبور را تشریع نمود. در این جهت کیفر شلاق هم در جرایم مربوط بهحدود و هم مربوط به جرایم تعزیری بهرسمیّت شناخته شد.
اگرچه در کتب فقهی شیعه، شلاق از جهات مختلف از جمله کیفیّت زدن، زمان زدن و… بهتفصیل مورد بحث قرار گرفته؛ لکن غالب فقیهان نسبت به نوع و جنس شلاق یعنی صفت تازیانه، سخنی بهمیان نیاورده و بحثی را تحت این عنوان باز نکردهاند.
بدون تردید میتوان گفت شارع مقدس انتخاب نوع شلاق از جهت کمی و کیفی را بهسلیقه مجریان امر واگذار نکرده است، چون این رویه با هدف از اجرای شلاق که تنبیه و جلوگیری از وقوع مجدد جرم است، تناسب ندارد. پس لازم است با پیجویی لابلای منابع فقهی، نظر شارع مقدّس را نسبت به خصوصیات شلاقی که مورد استفاده در جرائم حدی یا تعذیری قرار میگیرد، بدست آوریم.
در منابع فقهی که از تازیانه بهعنوان کیفر برخی جرایم حدّی و تعزیری، سخن بهمیان آمده، غالباً تعبیر بهکار رفته در آنها عناوینی چون سوط و جلد است و برای مجرم بیمار از تعابیری چون ضغث و عذق، سخن به میان آمده است. در نتیجه جهت رسیدن به مصداق خارجی و عینی شلاق برای مجرمان بهعنوان نمونهای شرعی و فقهی، ابتدا واژههای مزبور با استناد به کتب مربوطه، مورد تبیین مفهومی قرار گرفته، سپس نتیجهی حاصله از آن بهعنوان خصوصیات تازیانه، بیان شده است.
در نهایت باید روشن شود که آيا استفاده از دستگاه بهجای انسان برای زدن ضربات شلاق جايز است؟ اين پرسشى است كه امروزه در پرتو پيشرفتهاى علم و تولید انواع وسایل برقی و موتوری با کاربردهای مختلف و متفاوت، خودنمايى مىكند. پيشرفت دانش در بخش صنعت اين امكان را فراهم آورده است كه با دستور به دستگاه دیجیتال و تعریف برنامه، بتوان بهجای استفاده از نیروی انسانی، اجرای حد و یا تعزیر نمود.
بدون شک اين مسأله از مسائل مستحدثه است، از اينرو نزد فقهاى پيشين مطرح نبوده است و اساساً در زمانهاى گذشته امكان چنين كارى نبوده تا فقها از حكم آن بحث كنند. بنابراين، بايد باب بحث و استنباط حكم اين مسأله نيز همانند ديگر مسائل مستحدثه، امروز گشوده شود.